نوشته های یک روزنامه نگار

به قلم «نکیسا خدیشی»

نوشته های یک روزنامه نگار

به قلم «نکیسا خدیشی»

عربستــــــان و عجایب هزارگانه اش

مسابقه دزد و پلیس بین ارشادیون و شرطه های سعودی با مسلمانان شیعه در تمام ساعت های عبادت در جریان است. شیعیان که خلفای راشدین را بر حق نمی دانند از هر فرصتی برای توسل و زیارت ائمه استفاده می کنند. شرطه ها هم مداوم در حال تذکر و یا توسل به زور برای برهم زدن مناسک آنها هستند. تازه وقتی که خواندن زیارت شکل دسته جمعی باشد موضوع وخیم تر می شود. اینجا قوانینی دارد که باور کردنش سخت است. حتی برای یک ایرانی که در سروکار داشتن با قوانین عجیب عادت دارد.

شرطه ها یکی از زائران ایرانی را به علت اینکه در هنگام سجده لباسش بالا رفته و قسمتی از بدنش بیرون زده بود را در حالت سجده دستگیر کردند. تعجب می کند اما هنوز زود است تا شاخ در آوردن !!!جالبتر اینکه برای این اتفاق ساده هر بار یک حکمی صادر می شود . 

در دست داشتن همزمان قرآن و کفش توهین محسوب می شود .یا اینکه در مقابل آرامگاه حضرت محمد (ص) کفش هایت در دستت باشد و سهوا یا عمدا دستت را بالا ببری . گذاشتن قرآن بر روی فرش مسجد جرم است و آنها می توانند دستگیرت کنند.

ارتباط با اتباع کشور های دیگر از موارد حساسیت زا در عربستان است . در صورتی که با تبعه یک کشور دیگر هم صحبت بشوی و یا اینکه مشخصات ارتباطی رد و بدل کنی و متوجه بشوند با شما برخورد می شود.

انداختن آب دهان بر روی زمین در اماکن مقدس از دیگر مواردی ست که جرم تلقی می شود.

 زائران ایرانی نمی دانم از سر زیبایی ( که عمدتا زیبایی من در آنها نمی بینم) یا هر دلیل دیگری لباس عرب ها را اینجا خریده و به تن می کنند. به شکلی که هنوز ساعاتی از ورودمان به مدینه نگذشته بود که تعدادی از دوستان به لباس بلند بالای عربی که بیشتر سفید هستند مزین شدند. 

این لباس ها هم در برخی موارد دردسر آفرین بودند. تصور ایرانی ها از لباس عربی این است که زیر این لباس جامه دیگری نباید به تن کرد. که تصور درستی هم هست. عرب ها به دلیل حضور مداوم در هوای بسیار گرم منطقه این لباس را استفاده می کنند. اما ایراد آنجاست که لباس خود اعراب از کیفیت بالایی برخوردار هست . آنچه زوار ایرانی از دست فروش ها به قیمتی نزدیک به ۱۰ هزار تومن می خرند دست پرورده برادرای چینی بوده و کیفیت که هیچ ضخامت هم ندارد. باید خودتون حدس زده باشید که چه اتفاقی می افتد !!! دوستای ایرانی در حالی که لباس عربی به تن دارند در خیابان های مدینه جولان می دهند و از همه جا غافل که کل آبادی زیر لباس در صحن علنی قرار گرفته!! و چه موضوعی برای شرطه از این جذاب تر که یک ایرانی عورتین خود را در قامت لباس عربی به تصویر کشیده است. آنها مجرم بدن نما را دستگیر و به بهانه کشف حجاب به اداره پلیس میبرند..... بر روی ادامه مطلب کلیک کنید

 

 

از مورد ها یا عجایب هزارگانه قوانین عربستان زمان خروج از مسجد النبی ست. روزهای گذشته یک ایرانی را به دلیل اینکه در ساعت برپایی نماز از مسجد خارج شده بود دستگیر کردند!!! وقتی هم که پایت به دفتر پلیس میکشد حتما باید حکم جاری شود و کسی نمی تواند کاری انجام دهد. تلفن و سفارش هم نمی شناسد ! احکام هم از یک ساعت بازداشت هست تا چندین ماه و اخراج از کشور!!!!

از باید ها و نباید ها هر چه بگویم تمامی ندارد . برای مثال از کاروان ایرانی ها کسی را به علت اینکه بعد از نماز واجب برای نماز میت صبر نکرده و مسجد را ترک کرده زندانی و سپس از طریق فرودگاه جده دیپورت کردند.!!!

موارد نوبر دیگر هم هست . خانمی البته در مکه برای تبرک قسمتی از پارچه خانه خدا را با قیچی بریده بود که توسط دوربین ها به دام میفتد! جرم وی سرقت تفهیم شده بود! خانم نگون بخت و البته سبک سر تا مرز قطع دست هم پیش رفت که با وساطت وکیل زبردست و نمایندگان سفارت نجات یافت.

مسوولین سازمان حج مدام توصیه می کنند که در صورت بروز هر اتفاق نادری برایتان سعی کنید فقط پوزش بخواهید و به قولی قضیه را همانجا تمام کنید . در همین مدت چند باری شرطه ها حال اساسی به روحانی کاروان دادند. کتاب ادعیه ای که در دستش بود را گرفته به سطل آشغال انداختند . با اشاره هایی که ترکیبی از تمسخر و توهین داشت او را مقابل دیدگان زوار کاروان به نایستادن و خلوت کردن محل مجبور کردند. 

در صحن مسجد النبی و یا قبرستان بیقع که باشی ، مرتب می شنوی که شرطه ها بلند بلند می گویند: تمشی تمشی و یا اینکه حاجی برو حاجی برو…

برخورد پلیس عربستان بعد دستگیری مجرمین !!! خود مثنوی هفتاد من است . آنها افراد رو در قفس هایی که متعلق به حیوانات هست نگهداری میکنند و در مواردی مجرم را به تنه درختی که در قفس هست می بندند. بعد از حمل مجرم مدت بازدداشت  ، زندانی و یا شیوه اخراج وی از عربستان مشخص می شود.

کلا باید خیلی مواظب باشی که در مدت حضور در عربستان و مخصوصا مدینه در دام پلیس نیفتی. آنها به کسی هم پاسخگو نیستند و نمایندگان ایران هم عمدتا نمی توانند کاری از پیش ببرند. اما بهتر است از هنگامی که به اداره پلیس منتقل شدی هیچ حرفی نزنی و هیچ مدرکی را امضا نکنی و منتظر حضور نماینده ایران باشی.


نظرات 2 + ارسال نظر
الی دوشنبه 29 اردیبهشت 1393 ساعت 09:58

خوب من واقعا نمی تونم بفهمم چرا مردمان سرزمین من حاضرند از غذای شب شون بزنن...گوسفنداشون و بفروشن...حتی سالها پس اندازشون صرف رفتن و دیدن چنین سرزمینی ...که نمی دونم اسمش و چی بزارم بکنن...
یعنی واقعا خدا اینجا قابل دسترس نیست....؟؟ عبادت اینجا به اجابت نمیرسه؟؟؟من واقعا نمی تونم بفهمم!!!!

درود
کسی برای دیدار با خدا به حج نمی رود. انسانها محترم هستند و اعتقاداتشون همچنین...
امروز یک ایران گردی کوتاه هم همینقدر هزینه دارد.کسی از سر اجبار هم سفر نمی کند. این سرزمین جدا از اعتقادات مذهبی مسلمانان تاریخی به همراه خود دارد که قابل چشم پوشی نیست.
ور نه کعبه خود نشانی ست که ره گم نشود.
توصیه می کنم کتاب «حج» دکتر شریعتی را بخوانید تا تفسیر این حرکت سمبلیک و در عین حال مقدس را درک کنید.
#الی

رویا یکشنبه 28 اردیبهشت 1393 ساعت 10:25

واقعا ممنون از نوشته های جالبت حیف که زود تموم میشه

مزه اش به اینه که زود تموم بشه:-)
همه چی فشرده اش خوب عست

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.