نوشته های یک روزنامه نگار

به قلم «نکیسا خدیشی»

نوشته های یک روزنامه نگار

به قلم «نکیسا خدیشی»

یادداشت سیاسی \ بازی با محمد علی کریمی


«برادرم، من که گفتم نباید کاندیدا بشم.شما اصرار کردید.حالا با آبروی من بازی شده و …» این مکالمه را هیچگاه فراموش نمی کنم . زمانی که محمد علی کریمی نامزد اصلاح طلبان کرمانی شده بود و در طبقه فوقانی  ستادی به نام «کرمان سلام» در کوچه شماره ۱۰ خیابان هزارویکشب (که برای حمایت از وی تدارک دیده بودم )مهمان ما شده بود و مشغول صحبت با حسین مرعشی بود. گفت و گویی که بعد از عدم احراز صلاحیت وی توسط شورای نگهبان پس از اعلام نتایج بررسی صلاحیت ها انجام می شد. هیچ کس فکر نمی کرد استاندار اسبق کرمان در شورای نگهبان دچار مشکل شود. اما شد. هر چند در ادامه توانست از ماجرا جان سالم به در ببرد.

کریمی را همه به خضوع و خشوع می شناسند، او آرام راه می رود، با آرامش سخن می گوید و کمتر دیده شده که پرخاش کند. وی تنها استانداری است که از سوی رهبری مورد تمجید قرار گرفته و تجربه بزرگ مدیریت بحران بعد از زلزله «بم» را بدوش می کشد. کریمی سابقه معاونت استانداری ، استاندار بودن و نمایندگی مردم در مجلس را هم در کیسه دارد. .. ادامه مطلب ...

گزارشی پیرامون اعتراض کرمانی ها به سریال «شهرزاد»/ اعتراض به مثابه یک شغل

نکیسا خدیشی-سریال شهرزاد به قسمت هشتم خود در سینمای خانگی رسیده است. دیالوگ بازیگر نقش «شیرین» در مورد کرمانی ها اما حاشیه هایی برای آن ایجاد کرد.نقش «شیرین» که دختر نازپرورده ای است و از ادبیات کلامی مناسبی برخوردار نیست را «پریناز ایزدیار»بازی می کند.سریال حال و هوای بعد از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲را دارد. «شیرین » دختر از خودراضی«بزرگ آقا»برای دیدن عمه اش به کرمان رفته و در برگشت از کرمان دیالوگی پیرامون سفرش کرمانی ها را دهاتی می نامد و می گوید:« کرمان پر از خاک و خل بود و بوی پهن می داد» همین کافی بود تا اعتراضات شروع شود. فضای مجازی هم بهترین بستر برای اعلام این اعتراض بود. برخی از کرمانی ها معتقد هستند که به اصالتشان توهین شده است.خبرها از راه افتادن کمپین هایی در اعتراض به این توهین حکایت دارد. کمپین هایی با هدف تحریم خرید سریال در کرمان و برخی تند تر و به دنبال توقف ساخت این سریال هستند.در این نوشته قصد بررسی جوانب موضوع را داریم. آیا واقعا عوامل شهرزاد به اهالی کرمان توهین کرده اند؟ یا این ایرادها به تولیدات هنری نوعی مته به خشاش گذاشتن است و موجب کاهش کیفیت اثار هنری می شود.... بر روی ادامه مطلب کلیک کنید

 

ادامه مطلب ...

شهردار کرمان اتاقش را به مقصد استانداری ترک کرد

شهردار کرمان استعفاء داد. این بار محکمتر از گذشته . چهل روز پیش هم این ورق را رو کرده بود. اما شورا او را مجاب به ماندن کرد و روزنامه «پیام ما» از آن رویداد بعنوان «استعفای مشقی» یاد کرد.

شایعه رفتن سیف الهی از مدتها قبل هم شنیده می شد. شهردار دلیل استعفایش را خستگی و بیماری اعلام کرد. افکار عمومی اما رفتنش را بی ارتباط با انتخابات مجلس ۹۴ نمی دانند. ۲۵ خرداد امسال ساکنین خانه شهر با تشکیل جلسه ای فوق العاده  او را به اتاقش در خیابان سپه برگرداندند و به استعفایش مهر مخالفت زدند. ولی این قصه سری دراز دارد و عزم آقای شهردار برای رفتن جزم است. روز گذشته بار دیگر خبر استعفای شهردار توسط سایت «گفتارنو» (ارگان اصلاح طلبان) منتشر شد. پس از انتشار تلفن همراه آقای شهردار هم روی شماره دفتر کارش دایورت شد.

طولانی ترین دوره شهرداری

ابوالقاسم سیف الهی شهردار منتخب شورای سوم و چهارم بود. او که خود منتخب مردم و عضویت در سومین دوره شورای شهر را در پرونده کاری دارد با نظر سایر اعضا از شورا خارج شد و بر صندلی شهرداری نشست. اما در شورای چهارم کار سخت تر شد. اینبار زور اصولگرایان می چربید. غش کردن سیف الهی به سمت قالیباف هم کافی نبود. اما رگ خواب مویدی ریس شورا در دست سیف الهی بود . بار دیگر و در رای گیری بین اعضاء شورا سیف الهی منتخب شورای چهارم شد. آذر ماه ۹۲ حکم ابوالقاسم سیف الهی برای شهرداری کرمان امضاء شد. حکمی که با حرف و حدیث هایی همراه بود. از آن روز حالا ۲۱ ماه می گذرد و عمر شهردار بودن سیف الهی به هشت سال رسیده است.

اینبار با هماهنگی

آنچه مسلم است استعفای تازه شهردار با هماهنگی اتفاق افتاده است. شنیده های خبر از جلسه معاونین استانداری ، مویدی و مشرفی اعضای شورا و شهردار دارد. هر چهار نفر دور یک میز نشسته و برای رفتن سیف الهی توافق کردند.اعضای شورا هم از همه ماجرا بی خبر نیستند.آنها هم در مصاحبه با «پیام ما» از این تصمیم با خبر بودند. شهردار حالا بر سرکار خود حاضر نمی شود تا شورا در جلسه معمول خود با رفتنش موافقت کند.

استانداری مقصد تازه

رفاقت شهردار مستعفی و استاندار فعلی ریشه در سالهای دور دارد. دوستی که داستانش به روزهای جنگ تحمیلی برمی گردد.

حالا اما دوستان گرمابه و گلستان قرار است با هم همکار شوند. رزم حسینی جانشین عملیات قرارگاه خاتم‌الانبیاء در دوران دفاع مقدس و استاندار کنونی کرمان قصد دارد تا سیف الهی که عملکرد مثبتی در شهرداری داشته به ساختمان استانداری ببرد. گفته می شود سمت بعدی شهردار مستعفی کرمان معاونت عمرانی استانداری است. جایی که به نظر با روحیات وی سازگار است . رفتن شهرداران کرمان از ساختمان سپه به استانداری هم به یک رسم تبدیل شده. جلال ماب شهردار سابق هم پس از پایان دوران فعالیتش به معاونت برنامه ریزی استانداری در دولت اصولگرایان رفته بود. حالا و پس از هشت سال سرنوشت این شهردار هم به استانداری گره می خورد.

چه کسی شهردار می شود

منتخبین مردم در شورا یکشنبه آینده به خانه شهر می روند. جلسه ای که در آن باید به استعفای شهردار رسیدگی کند.نشستی که یقینا رای به پذیرفتن استعفای سیف الهی می دهد. این پایان کار نیست.اعضاء برای انتخاب شهردار بعدی دست به کار می شوند. برخی از منابع آگاه خبر از انتخاب کامیاب معاون عمرانی استاندار می دهند. انتخابی که اگر اتفاق بیفتد تحت تاثیر تصمیم استاندار کرمان است. در این صورت کامیاب بازنشسته جایش را با سیف الهی عوض کرده است.اما شهردار شدن کامیاب برای ساکنین شورای شهر خیلی دلچسب نیست . شاید نزدیکی این انتخاب به رزم حسینی دل شورانشینان را خالی می کند. آنها کارت های دیگری هم در جیب دارند. ایرانمنش عضو شورا از همین کارت هاست. قبلا هم صحبت از شهردار شدن ایرانمنش بود. ولی رای اعضاء سیف الهی را از صندوق درآورد. شاید اینبار ایرانمنش با رای همکارانش راهی شهرداری شود.


نقدی بر «مثلث توسعه»/ترسم نرسی به «توسعه» ای اعرابی


توسعه جریانی چند بعدی ست که مستلزم تغییرات اساسی در ساخت اجتماعی ، طرز تلقی عامه مردم و نهاد های ملی ست. لازمه «توسعه» تسریع در رشد اقتصادی ، کاهش نابرابری و ریشه کن کردن فقر مطلق است. در واقع «توسعه» بایستی نشان بدهد که مجموعه نظام اجتماعی جغرافیای مورد نظر بصورت هماهنگ با نیازهای متنوع اساسی و خواسته های افراد و گروههای اجتماعی از حالت نامطلوب زندگی گذشته خارج شده و به سوی وضع یا حالتی از زندگی مادی و معنوی بهتر سوق پیدا کرده اند.

«توسعه» را می توان کلید واژه فعالیت های استاندار کرمان در ۱۵ ماه گذشته حضورش بعنوان نفر اول اجرایی استان دانست. او از هر فرصتی برای تشریح برنامه هایش در مسیر رسیدن به توسعه استان «کرمان» استفاده می کند. مثلثی هم به همین عنوان طراحی کرده است. همواره موانع پیش روی مسیر «توسعه» را با مردم و مسؤولین بالا دستی خود در میان می گذارد.

نگاهی به تعریف «توسعه»آمده در پاراگراف ابتدایی اما دشواری سنگ بزرگ پیش راه «رزم حسینی » را بیشتر مشخص می کند. کلید واژه هایی همچون «تغییر طرز تلقی مردم» ، «تسریع رشد اقتصادی» ، « ریشه کن کردن فقر مطلق» که تغییر آنها به نظر از عمر یک دولت هم بیشتر به نظر می رسد.

                                                                                                     

در این یادداشت قصد تفهیم معنای گسترده «توسعه» را به مخترعین مثلث توسعه ی استان نداریم. بنا را بر این  می گذاریم که طرح مطالعاتی دانش محوری پیش از ارائه «مثلث توسعه استان»گذاشته شده است. نکته ای که محل ابهام در تئوری موضوع مثلث «توسعه» دیده می شود ماهیت اضلاع آن است. استاندار کرمان به نقل از «ایرنا» گفته است که:« با تدابیر مختلف از جمله طرح مثلث توسعه درصدد رسانیدن این استان به جایگاه واقعی خود در بخش های مختلف است.وی سه راس مثلث توسعه را متشکل از ˈفرماندارانˈ، ˈنمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامیˈ و ˈسرمایه گذران و کارآفرینانˈ عنوان و ائمه جمعه در شهرستان ها را ناظران بر مثلث توسعه اقتصادی معرفی کرد.»

اینکه هر یک از این راسهای مثلث به چه دلیل انتخاب شده؟ و چه وظیفه ای را دنبال می کنند؟آیا مثلا فرمانداران و نمایندگان نمی توانستند در کنار یکدیگر در یک راس بعنوان مسوولین جای بگیرند؟ هم موضوعی نیست که مورد سوال این یادداشت باشد. پرسشی که اما جای طرح دارد و حلقه مفقوده یا پاشنه آشیل طرح «مثلث توسعه استان» می توان از آن یاد کرد. عدم توجه به نقش رسانه ها در این طرح سه ضلعی است. (بر روی ادامه مطلب کلیک کنید)

 
ادامه مطلب ...

جستجوگران لایکــــ چگونه فکر می کنند؟


پسندیده شدن. مساله این است. لذتی که در سالهای اخیر زیر زبان آدم های معمولی هم مزه کرده است. پسندیده شدن پیش از این تنها به هنرمندان ، ورزشکاران و چهره های معروف بازار سیاست تعلق داشت . اما تولد رسانه های نوین بازی آدم مشهور ها را به هم زد. رسانه های جدید تر از جدید در کمتر از یک روز می توانند چهره مشهور بسازند. کافی ست حرکت ناخودآگاه و یا خودآگاه تو مقابل دوربین یک شهروند کنجکاو قرار بگیرد. کار تمام است . دیده می شوی، کپی می شوی و به هزاران گروه و صفحه فرستاده می شوی. برای شهرت کافی ست در سن یک نوجوان دبستانی باشی که تعریف «شیب دار» به ذهنت نرسد.معلم از دستپاچگی تو ویدئو تهیه کند و کار تمام است . فضای مجازی آدرس خانه تک تک انسان های سالهای اخیر است. تو آنقدر معروف می شوی که «شیب دار» گفتنت همه را می خنداند.در این گزارش سعی داریم سراغ صفحاتی برویم که برای پسندیده شدن تلاش می کنند. سوداگران شبکه مجازی که برای هر لایک گل از گل شان می شکفد. 

فیس بوک چه داشت؟
«فیس بوک» را شاید بتوان جزء مهم ترین اتفاقات یکصد سال اخیر حیات بشر و یا پیشرفت تکنولوژی دانست . شبکه ای که با خلاقیت یک آمریکایی به دنیا آمد. «مارک زاکربرگ» و دوستانش در دانشگاه «هاروارد»توجه جهانیان را به خود جلب کردند. دنیا کوچک شد. آدمها به هم نزدیک شدند. ارتباطات قوت گرفت . دهکده جهانی «مک لوهان» محقق شد. دولت هایی با قدرت همین شبکه اجتماعی به خطر افتادند. بهار عربی وزیدن گرفت.دیپلماسی پیرهنی تازه به تن کرد. آدرس ها از دنیای واقعی به دنیای مجازی کوچ کردند. اتاق های گفتگو( چت روم ها) جان تازه ای گرفتند. اعضای فیس بوک توانستند دوستانی که سالها از آنها خبر نداشتند را پیدا کنند. داشتن دوست بیشتر حالا ارزش بیشتری دارد.تعداد «فرند» ها حرف آخر را می زند.  کسانی که تا دیروز در گوشه ای بیکار بودند حالا از نان و آب خود می زنند تا بیشتر در فیس بوک وقت بگذرانند. خطر اعتیاد به اینترنت جدی تر شد. در کنار همه اینها این ارزش فیس بوک ، این شرکت خصوصی آمریکایی ست که بالا می رفت. حالا مردم در فیس بوک بودند. متن های یکدیگر را می خواندند و به آن واکنش نشان می دادند. با لایک کردن  تصویر ، ویدئو یا متن دوستشان در خوشحالی او سهیم بودند. این فیس بوک بود که محبوبیت را می سنجید. هنرمندان با همه قوانین دست و پا گیر دولتی راهی جزء سفر به فیس بوک نداشتند.مخاطبان آنها به فیس بوک رفته بودند. حساب کاربری رایگان ، دسترسی ساده با وجود فیلترینگ ، لذت بخش بودن فضای غیر رسمی همه و همه ابتدا مردم جهان و در ادامه ایرانیان را به فیس بوک فرستاد.

صفحات پرمخاطب
بعد از ورود به فیس بوک «یوزر» می تواند برای هر موضوعی که علاقه مند هست ، صفحه بسازد. در خارج از ایران این صفحات توسط کارخانه ها ، برند های معتبر و اشخاص مشهور به منظور تبلیغات و ارتباط با مخاطب ساخته می شد. اما در ایران بیشتر صفحات پیرامون  سرگرمی های مجاز و غیر مجاز شکل گرفت . نه اینکه در کشور های دیگر از این خبر ها نیست ، بلکه به نظر می رسد ماموریت فیس بوک در ایران دچار تغییر شده بود. پیش پا افتاده ترین دلیلی که برای این موضوع از سوی کارشناسان ارایه می شود، عدم فرهنگ سازی در خصوص شبکه های مجازی همزمان با ورود آنها به ایران است. وجود صفحاتی که در اصطلاح دنبال لایک می گردند دلیل بر این نیست که صفحات مفیدی شکل نگرفته است . در ادامه به تعدادی از این صفحات به قولی بی خود و بی جهت سری میزنیم.

هیچ چیز و همه چیز
محتوای صفحه بسیار ساده است و هیچ خط مشی سیاسی ، اجتماعی و حتی اقتصادی ندارد. به گفته امین ایده مطالب اتفاقات دم دستی اطرافشان است . به همه چیز به دید سرگرمی نگاه می کنند نه بیشتر و اعتقاد دارند که فضا به قدر کافی تلخ است. باید دست از خشک و جدی بودن برداریم و کمی بخندیم. تقریبا پستی در صفحه دیده نمی شود که اتفاقات سیاسی را دستمایه طنز قرار دهد . علتش را که از امین می پرسم ، می گوید:«آنهایی که کارتون کار می کنند یا تصویر سازی می کنند بیشتر به مسائل سیاسی می پردازند و جو سیاست زنده الان هم خوراک خوشمزه ای برای آنها فراهم می کند و کم کم مردم سیاست زده می شوند. ما سعی می کنیم نه به سیاست کار داشته باشیم ، نه مسایل اقتصادی و حتی اجتماعی. اما به همه چیز و همه هم کار داریم و سعی می کنیم اتفاقات روزمره خود را به زبان کارتون ساده روایت کنیم.

 
ادامه مطلب ...