نوشته های یک روزنامه نگار

به قلم «نکیسا خدیشی»

نوشته های یک روزنامه نگار

به قلم «نکیسا خدیشی»

جستجوگران لایکــــ چگونه فکر می کنند؟


پسندیده شدن. مساله این است. لذتی که در سالهای اخیر زیر زبان آدم های معمولی هم مزه کرده است. پسندیده شدن پیش از این تنها به هنرمندان ، ورزشکاران و چهره های معروف بازار سیاست تعلق داشت . اما تولد رسانه های نوین بازی آدم مشهور ها را به هم زد. رسانه های جدید تر از جدید در کمتر از یک روز می توانند چهره مشهور بسازند. کافی ست حرکت ناخودآگاه و یا خودآگاه تو مقابل دوربین یک شهروند کنجکاو قرار بگیرد. کار تمام است . دیده می شوی، کپی می شوی و به هزاران گروه و صفحه فرستاده می شوی. برای شهرت کافی ست در سن یک نوجوان دبستانی باشی که تعریف «شیب دار» به ذهنت نرسد.معلم از دستپاچگی تو ویدئو تهیه کند و کار تمام است . فضای مجازی آدرس خانه تک تک انسان های سالهای اخیر است. تو آنقدر معروف می شوی که «شیب دار» گفتنت همه را می خنداند.در این گزارش سعی داریم سراغ صفحاتی برویم که برای پسندیده شدن تلاش می کنند. سوداگران شبکه مجازی که برای هر لایک گل از گل شان می شکفد. 

فیس بوک چه داشت؟
«فیس بوک» را شاید بتوان جزء مهم ترین اتفاقات یکصد سال اخیر حیات بشر و یا پیشرفت تکنولوژی دانست . شبکه ای که با خلاقیت یک آمریکایی به دنیا آمد. «مارک زاکربرگ» و دوستانش در دانشگاه «هاروارد»توجه جهانیان را به خود جلب کردند. دنیا کوچک شد. آدمها به هم نزدیک شدند. ارتباطات قوت گرفت . دهکده جهانی «مک لوهان» محقق شد. دولت هایی با قدرت همین شبکه اجتماعی به خطر افتادند. بهار عربی وزیدن گرفت.دیپلماسی پیرهنی تازه به تن کرد. آدرس ها از دنیای واقعی به دنیای مجازی کوچ کردند. اتاق های گفتگو( چت روم ها) جان تازه ای گرفتند. اعضای فیس بوک توانستند دوستانی که سالها از آنها خبر نداشتند را پیدا کنند. داشتن دوست بیشتر حالا ارزش بیشتری دارد.تعداد «فرند» ها حرف آخر را می زند.  کسانی که تا دیروز در گوشه ای بیکار بودند حالا از نان و آب خود می زنند تا بیشتر در فیس بوک وقت بگذرانند. خطر اعتیاد به اینترنت جدی تر شد. در کنار همه اینها این ارزش فیس بوک ، این شرکت خصوصی آمریکایی ست که بالا می رفت. حالا مردم در فیس بوک بودند. متن های یکدیگر را می خواندند و به آن واکنش نشان می دادند. با لایک کردن  تصویر ، ویدئو یا متن دوستشان در خوشحالی او سهیم بودند. این فیس بوک بود که محبوبیت را می سنجید. هنرمندان با همه قوانین دست و پا گیر دولتی راهی جزء سفر به فیس بوک نداشتند.مخاطبان آنها به فیس بوک رفته بودند. حساب کاربری رایگان ، دسترسی ساده با وجود فیلترینگ ، لذت بخش بودن فضای غیر رسمی همه و همه ابتدا مردم جهان و در ادامه ایرانیان را به فیس بوک فرستاد.

صفحات پرمخاطب
بعد از ورود به فیس بوک «یوزر» می تواند برای هر موضوعی که علاقه مند هست ، صفحه بسازد. در خارج از ایران این صفحات توسط کارخانه ها ، برند های معتبر و اشخاص مشهور به منظور تبلیغات و ارتباط با مخاطب ساخته می شد. اما در ایران بیشتر صفحات پیرامون  سرگرمی های مجاز و غیر مجاز شکل گرفت . نه اینکه در کشور های دیگر از این خبر ها نیست ، بلکه به نظر می رسد ماموریت فیس بوک در ایران دچار تغییر شده بود. پیش پا افتاده ترین دلیلی که برای این موضوع از سوی کارشناسان ارایه می شود، عدم فرهنگ سازی در خصوص شبکه های مجازی همزمان با ورود آنها به ایران است. وجود صفحاتی که در اصطلاح دنبال لایک می گردند دلیل بر این نیست که صفحات مفیدی شکل نگرفته است . در ادامه به تعدادی از این صفحات به قولی بی خود و بی جهت سری میزنیم.

هیچ چیز و همه چیز
محتوای صفحه بسیار ساده است و هیچ خط مشی سیاسی ، اجتماعی و حتی اقتصادی ندارد. به گفته امین ایده مطالب اتفاقات دم دستی اطرافشان است . به همه چیز به دید سرگرمی نگاه می کنند نه بیشتر و اعتقاد دارند که فضا به قدر کافی تلخ است. باید دست از خشک و جدی بودن برداریم و کمی بخندیم. تقریبا پستی در صفحه دیده نمی شود که اتفاقات سیاسی را دستمایه طنز قرار دهد . علتش را که از امین می پرسم ، می گوید:«آنهایی که کارتون کار می کنند یا تصویر سازی می کنند بیشتر به مسائل سیاسی می پردازند و جو سیاست زنده الان هم خوراک خوشمزه ای برای آنها فراهم می کند و کم کم مردم سیاست زده می شوند. ما سعی می کنیم نه به سیاست کار داشته باشیم ، نه مسایل اقتصادی و حتی اجتماعی. اما به همه چیز و همه هم کار داریم و سعی می کنیم اتفاقات روزمره خود را به زبان کارتون ساده روایت کنیم.

 
ادامه مطلب ...