نوشته های یک روزنامه نگار

به قلم «نکیسا خدیشی»

نوشته های یک روزنامه نگار

به قلم «نکیسا خدیشی»

همه چیز از یک سه شنبه تعطیل شروع شد

امروز  سه شنبه ۲۳ اردیبهشت ۹۳ هست. به مناسبت تولد امام اول شیعیان تعطیل رسمی ست. از روز گذشته کتفم به شدت درد می کند . کتف دست راست . صبح را با ۴-۵ نفر از دوستای خوبم در گروه توت فرنگی رفتیم کله پاچه خوردیم. خوب بود. خوش گذشت. لطف داشتند برنامه خداحافظی گذاشتند. امشب مسافرم . ساعت ۴ بامداد باید فرودگاه باشم . فرودگاه مهرآباد . مسافـــــــر عربستان هستم. پرواز تهران - جده . با توجه به اعلام قبلی سفر ۱۰ روز طول می کشد. 

هنوز وسایلم را جمع و جور نکرده ام . فکر می کنم زمان دارم . تازه ساعت ۱۵:۳۰ هست. کم و بیش مسافرت خارجی رفتم . انگار جنس این یکی فرق می کند. با گروهی مسافرت می کنم که خودم در انتخاب آنها دخالتی نداشتم. در یکی از جلسات توجیهی کاروان شرکت کردم. آنجا بود که فهمیدم اسم کاروانی که من با آنها سفر می کنم معرفت است. آقای تقدیسی مدیر کاروان و آقای احمدی معاون ایشان هستند. اعضای کاروان دانشجو و مقصد ما مدینه و مکه هست. کنجکاوی سفر باعث شد از ابتدای هفته کتاب حج دکتر شریعتی را بخونم . البته هنوز خواندنش ادامه دارد. ...


 

ادامه مطلب ...