نوشته های یک روزنامه نگار

به قلم «نکیسا خدیشی»

نوشته های یک روزنامه نگار

به قلم «نکیسا خدیشی»

روابط عمومی ها و کانال های ارتباطی جدید تر از جدید


 کانال های ارتباطی بعنوان یکی از مراحل و ابزار های انتقال پیام در فرآیند منتقل کردن پیام  دارای اهمیت می باشند. این مهم وقتی ارزش بیشتری پیدا می کند که تکنولوژی هم بر آنها تاثیر گذار باشد . در دنیای پر سرعت فناوری غافل شدن روابط عمومی ها از پیشرفت های فن آورانه می تواند باعث شود از کانال های تاریخ مصرف گذشته استفاده کنند . این غفلت بهای سنگینی دارد . پیام هرگز به مخاطب نمی رسد و از بازخورد هم خبری نخواهد بود . در این مقاله سعی کردم به اهمیت نرم افزار های پیام رسان در فرایند انتقال پیام بپردازم .

چکیده :

در هزاره ی سوم و عصری که ارتباطات نام گرفته روزانه شاهد تغییرات فراوان در حوزه ی ارتباطات هستیم به
شکلی که تکنولوژی های جدید استفاده کنندگان خود را غافلگیر کرده اند . آیا پدیده های جدید تر از جدید ارتباطی توانسته است به روابط عمومی های ما کمک کنند؟ روابط عمومی ها پس از مطرح شدن روابط عمومی الکترونیک در چه شرایطی به سر می برند ؟ رقابت شرکت های تولید کننده نرم افزار های پیام رسان چه تاثیری به کانال های ارتباطی روابط عمومی شرکت ها و سازمان ها با مخاطبین آنها گذاشته است ؟ ظهور روزانه ی اپلیکیشن های پیام رسان با تنوع در خدمات به چه میزان توانسته در انتقال پیام شرکت ها و دریافت بازخورد آن از سوی مخاطبین به آنها کمک کند؟ در این مقاله سعی می شود با پژوهش در بین تازه ترین نرم افزار ها به کارکرد آنها و هدف از طراحی آنها بپردازد. همچنین به آمار خیره کننده رشد

یک کسب و کار کوچک که خالق نرم افزار پیام رسان است در کوتاه مدت اشاره می شود . بدرستی فاصله میان روابط عمومی های شرکت ها و ادارات دولتی فعال در کشور ایران با تازه ترین تکنینک هایارتباطی که در روابط عمومی شرکت ها و برندهای معتبر جهان به چه میزان است ؟ آیا ساختار سنتی فکری مدیران ایرانی و کسب و کار های ایرانی ریسک حرکت به سمت استفاده از کانالهای ارتباطی جدیدتر از جدید را دارند ؟

استفاده از متدهای نوین ارتباطی چه تأثیری در هزینه های و میزان وفاداری مشتریان سازمان ها خواهد داشت ؟ دراین مقاله به نرم افزار های پیام رسان و اپلیکیشن های پیام رسان فوری مورد بررسی قرار می گیرند...
 
ادامه مطلب ...

روزنگاره

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

بررسی رفتار کاربران رسانه های اجتماعی در برابر اخبار دیجیتال

 بررسی رفتار مخاطبان در برابر اخبار دیجیتال، یکی از دغدغه های همیشگی سازمان های خبری است. پروژه روزنامه نگاری مرکز تحقیقات پیو (Pew)‌ با همکاری بنیاد نایت (Knight Foundation) به بررسی این موضوع پرداخته که خبر در فضای رسانه های اجتماعی چگونه عمل می کند؟ مرکز تحقیقاتی پیو از میان نتایج پژوهش انجام شده در سال 2013 و ابتدای 2014، هفت نکته مهم را منتشر کرده است.

 1-    خبر در میان رسانه های اجتماعی به جایگاهی دست پیدا کرده است - در بعضی از این سایت ها جایگاه خبر کمی قابل توجه تر است.

v              نیمی از کاربران فیسبوک[1] و توئیتر[2]، خبرهای خود را از این سایت ها می گیرند، در حالی که در مورد ردیت[3] این آمار 62 درصد است. کاربران اینستاگرام[4] و پینترست[5] کمترین میزان خبرها را از این سایت ها می گیرند.

v              از هر 10 امریکایی، 3 نفر خبرهای مورد علاقه خود را از طریق فیسبوک به دست می آورد.

  ادامه مطلب ...

اندر حکایت خرید یک هویت

سال گذشته و بعد از فراز و نشیب های فراوان ( که قسمت فرودش می چربید) سرانجام تیم مس کرمان عطای لیگ برتر را به لقایش بخشید و میهمان اتوبوس سقوط شد. از همان اواخر فصل حرف بر سر بازگشت مس به لیگ برتر با راههای غیر ورزشی مطرح شد. از افزایش تعداد تیم های لیگ برتری گرفته تا این روزها که خرید امتیاز تیم لیگ برتری هست.

صداهای متفاوتی از باشگاه شنیده می شود. گاهی به نعل می زنند و گاه به میخ. مدیر عامل موضع مشخصی ندارد . زمانی از هزینه کرد در زیر ساخت ها می گوید . در جایی مذاکره برای خرید را تایید می کند.

داستان خرید امتیاز تیم لیگ برتری در سالهای پیش برای استانهای دیگر هم رخ داده است.  رایزنی های غیر فوتبالی از سوی سیاسیون همیشه در این ماجرا حرف اول را میزند. در همه سالهایی که این پیشنهاد ها مطرح می شوند اهالی فوتبال مخالفت خود را اعلام کرده اند. ماجرا تا آنجا بالا گرفت که در پربیننده ترین برنامه تلویزیون به نظرسنجی گذاشته شد و 91 درصد مخاطبین برنامه نود به انتقال تیم ها به استان دیگر پاسخ منفی دادند. اما آنچه مسلم است گوش شنوایی نیست.

جدا از چرایی سقوط مس که در رسانه ها بارها به آن پرداخته شده این انتقال امتیاز چه نفعی برای استان ها دارد؟ برخی از مدافعین این خرید ها از تاثیر گذاری این حرکت بر کاهش آمار اعتیاد و بالا رفتن امنیت و ... می گویند. اما در مقابل ترازوی ایراداتی که بر این تصمیم غیر ورزشی وارد است کاملا به سمت منتقدین سنگینی میکند.آیا در واقع این انتقال ها می تواند به ایجاد زیرساخت ها کمک کند؟یا موجب شکوفایی استعدادی در استان مقصد شود؟ چه کسانی بیشترین نفع را از این انتقال می برند؟ آیا بازیکنان بومی در حد لیگ برتر مثلا استان کرمان روی زمین مانده اند؟ بررسی سابقه این انتقال ها در سالهای گذشته چه می گوید؟ مساله ریشه تاریخی تیمی مانند راه آهن کجای این تحلیل ها مغفول مانده است؟

پر واضح است که سیاسیون دنبال کننده طرح خرید امتیاز راه آهن به نیت کسب محبوبیت در استان خود قدم در این راه گذاشته اند و البته بهانه هایی چون فوتبال استان و غیره را دستاویز دلایل خود قرار داده اند.

اما محل تناقض است  که کسانی که ندای بیت المال را در محافل رسانه ای  سر میدهند امروز بانی این شوند که 13 میلیارد تومان سرمایه کشور که از بخش عمومی تامین می شود بابت خرید امتیازی پرداخت شود که تا چند ماه پیش صاحب آن بودند و با ناکارآمدی از کف شان رفت.

از طرفی باشگاه مس کرمان با پشتوانه مالی مناسب خود پیش از ثابت کرده است که توانایی حضور در لیگ برتر و حتی آسیا را دارد. از همه جالبتر اینکه همین مجموعه همزمان در یک دوره شاهد 2 تیم در لیگ خیلج فارس بوده است.  نکته قابل توجه و تفکر آنجاست که پول حاصل از فروش راه آهن بایستی بابت بدهی های آقای زنجانی لحاظ شود  که در صورت خرید این باشگاه لیگ برتری توسط مس کرمان عملا این دولت هست که با درآمد خود بخشی از بدهی زنجانی را به خودش پرداخت می کند!

تاثیر گذاران فوتبالی هیات فوتبال کرمان در اظهار نظری مس کرمان را برند ورزش استان لقب داده اند که البته اینگونه است و در ادامه راه بازگشت این برند به استان را خرید امتیاز تیم تهرانی می دانند ! بایست در پاسخ این دلسوزان گفت برند حاصل یک پروسه زمان بر بوده و در گذشت زمان و مدیریت صحیح و هدفمند ساخته می شود . برند هویت مجموعه را نشان میدهد .آیا کسی یا گروهی را سراغ دارید که هویت خود را خریده باشند؟ برند یا هویتی که اجاره ای یا خریدنی باشد دیری نمی پاید که از درون دچار فروپاشی می شود.

چه بهتر اینکه سیاست گذاران مس و تصمیم گیران استان کرمان به جای فکر کردن به مقبولیت یک شبه به دنبال نامی ماندگاردر ورزش این استان کویری باشند. با سرمایه گذاری واقعی و کارشناسانه در ورزش پایه کرمان موجب ظهور نوابغ ورزشی شوند . همانگونه که همگان مشکل اصلی را که تیم های پایه و زیر ساخت است  را می دانند برنامه مدونی برای ارتقاء این مهم تدوین و اجرا کنند .

از سویی تیم مس هم با تلاش مجدد و حمایت همه جانبه مردم و مسوولین مسیر فوتبالی را برای رفتن به لیگ برتر طی نماید . حرکت متناسب در این 2 مسیر می تواند آینده فوتبالی کرمان را به سواحل آرامش و شکوفایی برساند.

امید می رود باب این انتقال های غیر فوتبالی به گونه ای بسته شود که تا شاهد هدر رفت سرمایه و انرژی نشده و به بی اعتمادی مردم به سیستم های تصمیم گیر نباشیم.